بانو طوبی (توبا) آزموده، موفق ترین زن در اجرای برنامه های ایجاد مدارس دختران و سواد آموزی زنان بزرگ سال در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم همراه با جنبش آزادی خواهان که منجر به انقلاب مشروطیت شده است می باشد وی فرزند میرزا حسین خان سرتیپ بود که در سال ۱۲۵۷ (۱۸۷۸ میلادی) در تهران چشم بر جهان گشود. و در سن ۱۴ سالگی به ازدواج عبدالحسین خان میرپنج از صاحب منصبان قشون در آمد. پس از ازدواج تحت نظر و تعلیم معلمان خصوصی یا سرخانه به تحصیل زبان و ادبیات فارسی، عربی و فرانسه پرداخت و هر سه را به خوبی آموخت. وی که طی تحصیلات خود با تحولات کشورهای اروپایی، بخصوص فرانسه آشنایی یافته بود، مانند سایر بانوان آزادی خواه تنها راه تحول اجتماعی و رهایی زنان را در ایجاد مدارس دخترانه و سواد آموزی زنان تشخیص داده بود. ضمنا با آگاهی از مخالفت جدی جامعه مردسالار سنتی و روحانیون که اصولا دشمن آموزش حتی مخالف سواد خواندن و نوشتن برای زنان بودند، تصمیم به تاسیس مدرسه دخترانه با توجه به این مسائل و مشکلات که کلا جنبه مذهبی داشت گرفت. و در این راستا، در مرحله اول کلاس هایی برای سواد آموزی زنان بزرگ سال (اکابر) ایجاد کرد و سپس در سال ۱۲۸۶ خورشیدی (۱۹۰۷ میلادی) دبستان دخترانه ای به اسم "ناموس" که در عرف جامعه مرادف با عفت و نجابت زنان تلقی میشود تاسیس کرد. در عین حال تدریس قران و تعلیمات دینی را در برنامه های درسی مدرسه گنجاند و احادیثی از بزرگان دین را در تشویق مسلمانان اعم از زن و مرد برای کسب دانش یافته، در نوشته هایی بر دیوار های مدرسه نصب نمود. علاوه بر آن یک مجلس روضه خوانی نیز در سال برای مدرسه در نظر گرفته به اجرا درآورد. به این طریق با استفاده از سلاح مذهب که همیشه بر علیه تاسیس مدارس به کار گرفته میشد، توانست با موفقیت با این مسئله برخورد کرده به حیات مدارس دخترانه ادامه دهد، بطوریکه در عرض ۸ سال پس از تاسیس اولین دبستان دخترانه، با اضافه کردن مدرسه متوسطه یا دبیرستان توانست آنها را به ۶ مدرسه و تعداد شاگردان آنها را به ۳۴۷۴ دانش آموز برساند. گفتنی است که مدارس "ناموس" در آغاز در خیابان فرمانفرما قرار داشت سپس با گسترشی که یافته بود به خیابان شاهپور (حافظ فعلی) نزدیک میدان حسن آباد که در آن زمان از محلات بالای شهر محسوب میشد، منتقل گردید. و در سال ۱۳۰۷ خورشیدی (۱۹۳۰ میلادی) در آن محل اولین گروه دختران دیپلمه از دبیرستان "ناموس" فارغ التحصیل شدند خانم آزموده در این مدت علاوه بر افزودن تعداد مدارس، با تلاش شبانه روزی برای بالا بردن کیفیت آموزشی آن موفق شد این مجموعه را به سرعت به یکی از مهمترین و مجهزترین مراکز تعلیمات ابتدایی و متوسطه آموزشی دختران و بیداری تعداد بسیاری از زنان در خانواده ها درآورد. بطوریکه به نظر کارشناسان فرهنگی همانطوریکه میرزا حسن رشدیه به عنوان بنیان گذار مدارس پسرانه فعلی در ایران شناخته شده است، می توان خانم آزموده را اولین پایه گذار سیستم تعلیمات مدرسه دخترانه کنونی در ایران به شمار آورد. بانوی گرامی، مبارز راه آزادی، و یکی از پایه گذاران آموزش و پرورش دختران در ایران زمین سر انجام در سال ۱۳۱۵ مطابق با ۱۹۳۶ میلادی پس از یک عمر خدمات فرهنگی و اجتماعی در تهران به دیار باقی شتافت با استفاده از آثار زیر References:
مستوره افشار یکی دیگر از بانوان فعال در تلاش برای احقاق حقوق زنان در ایران بوده است. وی فرزند جمشید خان افشار، مجدالسلطنه، از مردان بزرگ و روشنفکر، و مادری از خانواده های آزادیخواه و مبارز آذربایجان یعنی خانواده امام قلی میرزا قاسمی در ارومیه دیده بر جهان گشود. وی تحصیلات اولیه خود را در ارومیه گذراند و در نوجوانی علاوه بر ادبیات فارسی، زبانهای فرانسه و روسی را نیز آموخت. و در عنفوان جوانی با پیوستن به "جمعیت نسوان (زنان) وطنخواه" فعالیت های اجتماعی و فرهنگی خود را آغاز کرد گفتنی است که جمعیت نسوان وطنخواه توسط "محترم اسکندری" به دلیل نارضایتی وی از ادامه اوضاع ناهنجار زنان ایران پس از انقلاب مشروطیت در سال ۱۹۲۲ با تلفیق اهداف بلند پروازانه "احقاق حقوق زنان" با "ناسیونالیسم ایرانی " تاسیس گردید. این جمعیت که در حقیقت اولین انجمن بانوان فعال اجتماعی در ایران محسوب می گردد، با برنامه پیشرفته ای شامل آموزش دختران، تشکیل کلاس های سوادآموزی برای زنان بزرگ سال (اکابر)، حمایت از دختران بی سرپرست، تاسیس بیمارستان برای زنان فقیر و علاوه بر آن، گسترش صنایع ملی و مبارزه با ورود بی بند و بار تولیدات خارجی، حمایت از تولیدات داخلی و بطور کلی تمام جوانب مربوط به حقوق اجتماعی و فرهنگی بانوان، و تا حدود زیادی سیاسی کشور، با تکیه بر احقاق حقوق زنان تشکیل شده بود محل مناسبی بود برای مستوره تا شایستگی های خود را با مشارکت سایر بانوان هم عقیده به منصه ظهور برساند ضمنا، دو تن دیگر از دختران این خانواده جالب و مبارز، یعنی خواهران مستوره به نامهای الجا و هایده نیز از اعضای فعال جمعیت نسوان وطنخواه بوده اند، و خواهر سوم او توران افشار متولد ۱۹۰۰ میلادی از بانوان هنرمند نقاش مینیاتور و محقق دانش ستاره شناسی بوده است. پس از آنکه محترم اسکندری، موسس و رئیس "جمعیت نسوان وطنخواه" در ۱۳۰۴ به دلیل عمل جراحی غلطی که در کودکی بر روی کمر وی انجام گرفته بود در ۲۹ سالگی به جهان باقی شتافت، مستوره افشار به ریاست "جمعیت نسوان وطنخواه" برگزیده شد، و با تلاش بسیار جمعیت را بر پا و زنده نگه داشت و موفقیت های زیادی در جهت اجرای اهداف جمعیت، مانند تشکیل کلاس های سوادآموزی برای زنان بزرگ سال، انتشار مقالات مربوط به حقوق زنان در جامعه و خانواده، و مشارکت فعال در نخستین کنگره زنان شرق که در تهران برگزار شد، بدست آورد. جمعیت فعالیت خود را تا ۱۳۱۲ که متاسفانه به دستور دولت با اتهام چپ گرایی افراطی منحل گردید ادامه داد بعد از انحلال جمعیت، مستوره فعالیت های فرهنگی و اجتماعی و دفاع از حقوق بشر بخصوص احقاق حقوق بانوان ایران را تا پایان عمر همچنان ادامه داد و سرانجام پس از یک عمر مبارزه در شهریور ماه ۱۳۲۵ دارفانی را وداع گفته، جان به جان آفرین تسلیم کرد با استفاده از اثار زیر
در بین بانوان ایرانی، مرضیه ارفعی، بانویی است که علاوه بر موفقیت در تحصیلات دانشگاهی و اخذ دکترا در پزشکی، موفق شده است تا به عنوان اولین بانوی ایرانی درجه "سرتیپ" را در ارتش شاهنشاهی به دست آورد وی در سال ۱۲۸۰ خورشیدی در شهر استانبول دیده بر جهان گشود و در ۲۲ اردیبهشت ماه ۱۳۵۷ پس از یک عمر خدمت و فعالیت مستمر در بخش های گوناگون بهداشت ایران، دیده از جهان فرو بست او دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در شهر استانبول به انجام رساند، سپس از دانشگاه استانبول با درجه دکترا در پزشکی فارغ التحصیل شد. دکتر ارفعی بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه دو سال در ترکیه به طبابت در رشته کودکان و زنان پرداخت و در سال ۱۳۱۰ خورشیدی به ایران بازگشت و بلافاصله در بیمارستان تازه احداث شده پهلوی استخدام گردید و در مدت کوتاهی ریاست بخش ۲ بیمارستان را در دست گرفت و با توجه به تحصیلات و شایستگی های حرفه ای و مدیریتی که از خود نشان داد و در راستای برنامه های نو سازی جامعه، همراه با حد اکثر ممکن، استفاده از بانوان تحصیل کرده ایرانی در امور مختلف در آغاز دوران پهلوی، به ریاست آموزشگاه های ارتش شاهنشاهی منصوب شد و به این طریق طبابت در بیمارستان های ارتش را بطور رسمی به عهده گرفت. و به فرمان رضا شاه در سال ۱۳۱۲ به درجه هم ردیف ستوان مشغول به خدمت گردید علاوه بر مشاغل بهداشتی در بهداری و بیمارستان های ارتش، دکتر ارفعی متجاوز از ۱۹ سال در هنرستان های دخترانه به تدریس بهداشت و پزشکیاری اشتغال داشت و در عین حال با تشکیل سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی چندین سال در درمانگاه های آن سازمان، غالبا در بخش های روستایی، به مداوای بیماران پرداخت نخستین ازدواج دکتر ارفعی، با ستوان پیشوا بود که عمر کوتاهی داشت. ولی چند سال پس از فوت ستوان پیشوا وی با دکتر بختیاری ازدواج موفقی کرد دکتر مرضیه ارفعی در سال ۱۳۳۸ پس از طی مراحل نظامی به عنوان اولین امیر (امیره) زن، به درجه سرتیپی ارتقاء یاقت و در سال ۱۳۴۱ پس از ۳۰ سال خدمت در ارتش و فعالیت های مدیریتی و حرفه ای به بازنشستگی از خدمت نائل شد با استفاده از اثار زیر
مریم عمید سمنانی ملقب به مزین السلطنه یکی دیگر از زنان برجسته و تاثیرگذار دوران آغازی موج آزادی خواهی ایران در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم تاثیر فراونی در بیداری بانوان و آگاهی آنان از حقوق خود در جامعه داشته است وی فرزند میر سید رضی سمنانی ، رئیسالاطباء از پزشکان دربار و طبیب مخصوص قشون ناصرالدین شاه قاجار بود که در سمنان چشم بر جهان گشود. مریم تحصیلات اولیه را نزد پدرش که مردی فاضل و روشنفکر بود به انجام رساند و از همان کودکی از خود ذهنی جستجوگر و علاقمند به فراگرفتن علوم نشان میداد. در نوجوانی مطالب بسیاری از تحولات فرهنگی و اجتماعی در اروپا مطلع شد و با علاقه ای که به این تحولات در جامعه خارجی داشت در اولین فرصت به آموزش زبان فرانسه پرداخت و با آموختن فرانسه چندین کتاب از آن زبان به فارسی ترجمه و منتشر کرد. او در شانزده سالگی ازدواج ناموفقی با عماد السلطنه سالور، یکی از شاهزادگان قاجار کرد که پس از یک سال بجدایی انجامید، چند سال بعد با قوام الحکما که مردی متجدد و آزادمنش بود ازدواج کرد. قوام الحکما بر عکس شوهر قبلی یکی از مشوقین جدی فعالیت های فرهنگی و اجتماعی وی بود. پس از فوت او، مریم دیگر ازدواج نکرد مریم عمید در سال ۱۲۹۲ خورشیدی روزنامه ای بنام "شکوفه" منتشر کرد. در این نشریه تساوی حقوق زن و مرد در جامعه و خانواده مطرح و مورد بحث و تاکید قرار می گرفت. علاوه بر آن روزنامه حاوی مقالات انتقادی و آموزشی در جنبه های گوناگون زندگانی زنان، تا مدتی همراه با کاریکاتوری مرتبط با هر یک از مقاله ها چاپ میشد. در این مقالات ضرورت آموزش و پرورش دوشیزگان با تاسیس مدارس دخترانه، حقوق بانوان، مبارزه با خرافات که بیشتر گریبانگیر زنان در خانواده ها بود، خطرات طب خانوادگی در مقابل استفاده از پزشکان تحصیل کرده، آموزش های بهداشتی برای کودکان و مادران به رشته تحریر در می امد. جالب است که، با وجود آنکه نشریه "شکوفه" در تمام مقالات به آموزش و پرورش دوشیزگان، اخلاق و اداب معاشرت زنان در خانواده ها توجه خاص داشته است باز می توان روش برخورد این روزنامه را در طی سالهای انتشار به دو بخش تقریباً متمایز تقسیم کرد. به این ترتیب که از آغاز تا شماره ۱۰ سال دوم "شکوفه" که بیشتر مقالات آن به ترویج و تشویق آموزش دختران، نحوه زندگانی و فرهنگی خانوادگی زنان، با تاکید مکرر به ضرورت تاسیس مدارس دخترانه اختصاص داشته است، و بخش دوم آن نشریه از شماره ۱۰ به بعد که مطالب مربوط به "انجمن خواتین" که در سال ۱۹۰۵ میلادی توسط مدیران مدارس دخترانه، در آغاز با هدف مبارزه با ورود اجناس خارجی و استفاده از تولیدات داخلی تشکیل شده بود، و بعد از مدتی مطالب گوناگون سیاسی و اقتصادی مملکت عملا به اهداف آن اضافه گردید. روزنامه "شکوفه" با مقالات انتقادی تند و انتشار منظم مطالب مربوط به آن، تا حد زیادی تبدیل به سخنگو و ارگان "انجمن خواتین" گردیده نقش زنان در تحولات سیاسی مملکت را مورد بحث قرار داده است. لیکن باید اذعان کرد که در هر دو دوران متن و مضمون مطالب و مقالات اهمیت مدارس دخترانه و تحصیل دختران و سایر امور فرهنگی و اجتماعی زنان، اصل و روح تمام نوشته ها را در بر می گیرد علاوه بر این فعالیت ها، مریم در سال ۱۹۱۱ میلادی مدرسه دخترانه ای را بنام " مزینیه " تاسیس نمود. این مدرسه در دو واحد جداگانه تشکیل گردید. در یکی از این دو واحد که "دارالعلم" نامیده شد، علوم مختلف از جمله خواندن و نوشتن فارسی، تاریخ، جغرافیا، ریاضیات و زبان فرانسه تدریس می شد و در واحد دوم به نام "دارالصنایع" بانوان با فنون و حرفه هایی که می توانست برای آنها استقلال مالی ایجاد کند مانند خیاطی، قالی بافی، بافندگی های مختلف و دیگر فنون و کارهای دستی علاوه بر خواندن و نوشتن فارسی آموخته میشد مریم عمید، پس از یک عمر پر تلاش و موفق در تاثیر گذاری در روند جنبشهای فرهنگی و اجتماعی بانوان، در سپتامبر ۱۹۱۹ در طی سفری به زادگاه خود سمنان دچار حمله قلبی شده جان به جان آفرین تسلیم کرد با استفاده از اثار زیر References:
فرخ رو پارسا، بانوی فرهیخته، مبارز راه آزادگی که همواره در قلب آزاد اندیشان و آزادگان ایران جای خواهد داشت، در نیمه شب آغاز فروردین ماه ۱۳۰۱ (۱۹۲۲ میلادی) در یکی از باغات اطراف قم از مادری برازنده، نویسنده و روزنامه نگار، مبارز در راه آزادی زنان و رفع حجاب بانوان و پدری آزاداندیش و دانش پژوه دیده بر جهان گشود. هنگام تولد فرخ رو، فخرآفاق، مادر وی، به دلیل مقاله ای که به عنوان " لزوم تعلیم و تربیت مساوی دختران و پسران" نوشته بود، لایه قشری جامعه و طبعا اکثریت روحانیون را سخت براشفته، با وجود موفقیت نسبی آزادی خواهان در انقلاب مشروطیت، دولت قوام السلطنه را مجبور کرد تا وی را همراه با خانواده اش از تهران تبعید کند. دولت ناچار به تبعید آنان شد ولی قم را که فقط چند ساعت با تهران فاصله دارد برای سکونت آنها در نظر گرفت، و پس از تولد نوزاد آنها، فرخ رو، با دخالت میرزا حسن خان مستوفی (مستوفی الممالک) رئیس الوزرای بعدی، تبعید آنها رفع شده به تهران بازگشتند فرخ رو پارسا تحصیلات اولیه خود را طبق معمول در ۷ سالگی آغاز کرد، ابتدایی را در دبستان هما و متوسطه را در دانشسرای مقدماتی که به تربیت معلم برای مدارس اختصاص داشت گذراند. ضمنا وی در سال ۱۳۲۱ در ضمن تحصیل در دانشسرای مقدماتی با احمد شیرین سخن ازدواج کرد. و بعد از اخذ دیپلم با درجه اول از دانشسرای مقدماتی در دانشسرای عالی اسم نوشت و پس از سه سال در آنجا به اخذ لیسانس در رشته علوم طبیعی توفیق یافت. و بلافاصله به عنوان دبیر بیولوژی در دبیرستانهای تهران استخدام، و مشغول بکار شد. در عین حال در دانشکده پزشکی تهران ثبت نام کرد و پس از اتمام دوران تحصیل در دانشکده پزشکی با اخذ درجه دکترا از دانشگاه تهران وارد جامعه شد. لیکن با علاقه وافری که به مبارزات و امور فرهنگی داشت طبابت را کنار گذاشت و در وزارت فرهنگ تمام وقت مشغول بکار شد. در این دوران به همراه تعدادی از همکاران "انجمن بانوان فرهنگی" را برای دختران دبیرستانی تاسیس کرد، و در سال ۱۳۳۷ به عضویت شورای همکاری جمعیت های بانوان انتخاب گردید دکتر فرخ رو پارسا در سال ۱۳۳۹ با افتتاح دانشگاه ملی ایران (دانشگاه شهید بهشتی کنونی) به مدیر کلی دبیرخانه دانشگاه ملی منصوب شد. و در سال ۱۳۴۴ مطابق با ۱۹۶۳ میلادی به وکالت مجلس شورای ملی انتخاب گردید. و بلافاصله موضوع حق رأی و انتخاب بانوان را در انتخابات مجلس شورای ملی مطرح کرده با کسب حمایت از محمد رضا شاه آنرا با جدیت تمام تعقیب کرد و سرانجام بانوان ایران طی آنچه به انقلاب شاه و ملت شهرت یافت به این حق مهم دسترسی یافتند. علاوه بر آن فرخ رو پارسا یکی از جدی ترین و موثرترین وکلا در تدوین لوایح و به تصویب رساندن قوانین مربوط به حقوق زنان در خانواده و موقعیت آنان در مقابل شوهران خود بعد از طلاق، و بسیاری از لوایح و قوانین مصوبه دیگر در مورد حقوق زنان بوده است وی در سال ۱۳۴۴ خورشیدی (۱۹۶۳ میلادی) به معاونت وزارت آموزش و پرورش منصوب شد و در پنجم شهریور ۱۳۴۷ مطابق با ۷ اوت ۱۹۶۸ میلادی در کابینه عباس هویدا به عنوان وزیر آموزش و پرورش وارد کابینه گردید. او در تاریخ ایران اولین زنی است که به مقام وزارت دست یافته است یکی از اولین اقدامات وی بعد از وزارت، موظف کردن تمام دانش آموزان مدارس ابتدایی و متوسطه دخترانه به پوشیدن لباسهای متحد الشکل بوده است که به برازندگی و شخصیت فرهنگی و در عین حال به احساس تساوی موقعیت اجتماعی دانش آموزان کمک می کرد. در این دوران ۱۰۰ مدرسه مدرن در سرتاسر ایران ساخته شد و تعداد بسیار زیاد و بی سابقه ای از بانوان تحصیل کرده به عنوان دبیر و آموزگار استخدام شدند یکی دیگر از کارهای مهم فرخ رو پارسا در دوره وزارت، برنامه "تغذیه رایگان" بود که برای توزیع مواد غذایی بین افراد خانواده های کم درآمد، بخصوص تغذیه رایگان دانش آموزان مدارس ابتدایی و متوسطه در سراسر کشور تدوین و با تصویب هیئت دولت به مورد اجرا گذارده شد. حتی منتقدین فرخ رو پارسا قبول داشتند که وی تاثیر فوق العاده ای در پیشرفت فرهنگی دانش آموزان دختر در ایران داشته است فرخ رو پارسا بعد از انقلاب اسلامی ایران را ترک نکرد و در ایران باقی ماند. وی در ۱۷ بهمن ۱۳۵۷ مطابق با ۱۶ فوریه ۱۹۷۹ در منزل فرزندش واقع در فرمانیه همراه با شوهرش سپهبد شیرین سخن دستگیر و روانه زندان شد. اتهاماتی که بر وی وارد آوردند عبارت بود از "حیف و میل اموال بیت المال، ترویج فساد در وزارت آموزش و پروش، کمک به نشو و نمای فحشا در مدارس، همکاری با ساواک و اخراج فرهنگیان انقلابی از وزارت فرهنگ." دادگاه با ریاست صادق خلخالی به عنوان "مفسد فی الارض" یا عامل فساد در زمین، در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۹ مطابق ماه می ۱۹۸۰ پس از آنکه یکبار طناب دار پاره شد با شلیک سه گلوله به حیات این بانوی بزرگوار، دانشمند و خدمتگزار فرهنگ ایران زمین خاتمه داده شد. تفو بر تو ای چرخ گردون تفو با استفاده از اثار زیر Sources:
|
Details
Authorساقی Archives
May 2019
Categories |