اتکای تمام مخلوقات به یکدیگر یک واقعیت زنده و حیاتی است و اثار مظاهر ان ادب، اداب معاشرت، صحت عمل و یا کردار نیک است به کار گیری این مظاهر می تواند نمایانگر روابط برادرانه بین تمام موجودات باشد. و این خود نشانگر والاترین عشق عرفانی و راه طریقت خواهد بود. در عین حال، این اقدام با اصل احترام به تمام موجودات اغاز می گردد، به طوری که با این اصل ما باید به فرشی که زیر پا داریم، به فنجانی که از ان مینوشیم و شمعی که به ما روشنایی میبخشد نیز احترام بگذاریم. در گذشته دراویش هرگز شمع را خاموش نمی کردند، بلکه ان را در ارامش فرو می بردند. و چون درویش در لغت به معنای استانه و یا درگاه می باشد، ان ها قبل از انکه قدم بر روی ان بگذارند، لحظه ای به خود می اندیشیدند. این احترام که صوفیان به موجودات غیر جاندار یعنی اشیا می گذاشتند، نشاندهنده عقیده جدی ان ها به وحدت وجود در هستی بوده است، به این معنا که اشیا یا موجودات غیر جاندار نه تنها یک واقعیت نهایی شناخته نمی شد بلکه نمایانگر عقیده به وحدت وجود در کل هستی و شایسته احترام دانسته میشد اینک باید گفته شود که اگر این دنیای مادی را شایسته سپاس و احترام می دانیم، و وقتی که صوفیان به فنجانی که ازان چای مینوشند بوسه میزنند، تا چه اندازه سایر موجودات و مخلوقات شایسته احترام خواهند بود؟ --------------------------------------------------------------------- با مراجعه به کبیر هلمنسکی، موسس استانه سوسایتی که ارتباط با فرقه مولانا در ترکیه دارد
Comments are closed.
|
Details
Authorساقی Archives
May 2019
Categories |